مسابقه کتابخوانی خیلی خوبی داشتیم
سالها پیش برای بچهها یک مسابقه کتابخوانی برگزار کردیم1. مسابقه اینطوری بود که بچهها کتاب مورد علاقهشان را مطالعه میکردند و پاسخ سوالهایی را که ما طراحی کرده بودیم، مینوشتند. یک نرمافزار هم درست کرده بودیم که ورقههای سوال را آماده کند و امتیازهای بچهها در آن ثبت شود. از طرحمان استقبال زیادی شد، اینقدر که بچهای ۱۱ ساله در یک تابستان ۶۵ کتاب خواند2. خیلی برای برگزاری این مسابقه زحمت کشیدیم؛ مثلا با مغازهها قرارداد بسته بودیم تا پولهایی را که چاپ میکنیم از بچهها بپذیرند، یا اینکه یک تابستان، دعوتنامهای با اسم هر کدام از بچهها تهیه کردیم و رساندیم به خانهشان. با این همه تلاش برایمان خیلی عجیب نبود که صبحها کتابخانه را باز کنیم و بچهها به داخل هجوم بیاورند. اگر دوست دارید قصه این مسابقه را بشنوید، سری به سایت رقابت بزنید.
برگزاری مسابقه کتابخوانی واقعا یک موفقیت بود؛ البته بستگی دارد به کجا که رسیدیم، بگوییم موفق شدیم. قله بعدی که پیش رو داشتیم این بود که مسابقه را در جایجای ایران اسلامی برگزار کنیم. ایده این بود که باید زحمت دیگرانی را که میخواهند چنین طرحی را اجرا کنند، کم کنیم. یعنی همه مجبور نباشند کتاب بخوانند و سوال طراحی کنند. نرمافزار را توسعه دادیم تا سوالهایی که در یک کتابخانه طراحی میشود، برای دیگر مجموعهها هم قابل دریافت باشد. همچنین نرمافزار میتوانست نقاشیهایی برای رنگآمیزی، راهنمای تهیه کاردستی، آزمایشهای علمی و حتی مستندهایی که بچهها به همراه خانواده ببینند را مدیریت کند. به این ترتیب یک تیم خلاق برای تهیه محتوی زحمت میکشید و بچهها در نقاط دور افتاده هم میتوانستند این فعالیتها را انجام دهند3. توان زیادی برای افزودن این ویژگیها به نرمافزار گذاشتیم.
نرمافزار آماده شد، یک سایت هم برایش درست کردیم و بعد سعی کردیم آن را معرفی کنیم به کسانی که فعالیت فرهنگی میکنند. دوستی کمکمان کرد تا در هفتهنامه ۹ دی خبر چاپ کنیم. بعد هم سایت رجا خبر را زد. مصاحبه با سایت تریبون هم با فاصله کوتاهی انجام شد. بعضی از آنهایی که آرزو داشتیم، بشنوند، شنیدند و تماس گرفتند. آدمهایی با تجربههای خوب فرهنگی، میخواستند طرح ما را اجرا کنند. بهتر از این نمیشد. حتی پدری تماس گرفته بود که برای فرزندانش این طرح را اجرا کند4!